وقتم تمام شده، اما هنوز حرفم تمام نشده است

تبلیغات

تبلیغات

جستجو

جستجو

پیوندهای روزانه

پیوندهای روزانه

لینک دوستان

لینک دوستان

امکانات جانبی

امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 179
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 180
بازدید ماه : 1117
بازدید کل : 41639
تعداد مطالب : 3087
تعداد نظرات : 157
تعداد آنلاین : 1


وقتم تمام شده، اما هنوز حرفم تمام نشده است

  • 118

وقتی نوبت به بنده رسید خیلی ساده پشت میکروفون رفتم و رو به رهبر گفتم: صحبت کردن در مقابل شما خیلی سخت است. رهبر گفتند: چرا؟ گفتم: چون با علاقه ی زیادی که شما به این کشور دارید و اطلاعات جامعی که دارید، کسی نمی تواند در مقابل شما ادعای دروغ یا واهی داشته باشد. با علم به این قضیه، بنده می خواهم در مقابل شما بگویم که ایران یک کشور استثنائی از حیث جغرافیایی و منابع طبیعی است. این کویرهایی که تا الان فکر می کردیم باعث بدبختی ما هستند، با تحقیقاتی که انجام داده ام، نه تنها عامل بدبختی نیستند بلکه برای ما نعمت اند.

همین طور که گرم صحبت درباره ی استعدادهای طبیعی ایران بودم، دیدم کاغذی برای من آوردند که روی آن نوشته شده بود وقت شما تمام شده است. به رهبر گفتم: رهبرا! به من کاغذ داده اند که وقتم تمام شده، اما هنوز حرفم تمام نشده است. ایشان لبخندی زدند و گفتند: «ادامه بدهید». شروع کردم به ادامه ی حرفم درباره ی وضعیت جغرافیایی ایران و تنوع آب و هوایی بی نظیر آن، که باز کاغذ دادند که وقت شما به اتمام رسیده است. مجددا از رهبری اجازه گرفتم تا ادامه دهم. ایشان هم باز لبخندی زدند و اجازه دادند. این رفتار چند بار تکرار شد تا اینکه ده دقیقه وقت من تبدیل شد به بیش از نیم ساعت.

وقتی حرف هایم تمام شد، رهبر با اینکه مدت زیادی نشسته بودند و خسته شده بودند، رو به جمعیت گفتند: «ببینید آقای دکتر کردوانی چقدر زیبا و دلنشین صحبت می کنند.» وقتی مراسم تمام شد، نزد ایشان رفتم و تمبر بزرگداشت چهره ی ماندگارم را به ایشان تقدیم کردم. پس از چند دقیقه که با ایشان خداحافظی کردم، شخصی آمد و گفت: رهبری خواسته اند که با ایشان شام را میل کنید. بنده هم از خداخواسته، رفتم خدمت ایشان برای شام. همان جا به ایشان گفتم همسرم هم برای شما سلام رساند و بعد هم سوابق و تألیفات همسرم را به ایشان معرفی کردم. پس از صرف شام وقتی که رهبر می خواستند تشریف ببرند، ایشان گفتند آقای پروفسور کردوانی هم با من بیایند. ایشان دست من را گرفتند و تا محل خودرو، دست در دست ایشان با هم رفتیم و صحبت کردیم. مواقع خداحافظی هم ایشان گفتند: «دفعه ی بعد کتاب خودتان و همسرتان را هم برای من بیاورید.

سال گذشته نیز برای دیدار با فعالان محیط زیست نیز از من دعوت شد تا در دیدار حضور داشته باشم. از دیدار قبلی من با رهبری هشت سال می گذشت و تصور می کردم که ایشان از آن دیدار چیزی در ذهن شان نیست. اما ایشان زمانی که بنده را دیدند به گرمی از من استقبال کردند و گفتند: «من آن شب سخنرانی شما در سمنان را فراموش نمی کنم، حال تان چطور است؟ راستی حال همسرتان چطور است؟» من که کاملا تعجب کرده بودم، از ایشان تشکر کردم. چند قدمی که رهبر به سمت حسینیه حرکت کردند، دوباره برگشتند و رو کردند به من و گفتند: «حتما سلام بنده را به همسرتان برسانید.»



  • تاریخ ارسال : سه شنبه 28 ارديبهشت 1395 ساعت: 12:20
  • نویسنده :

می پسندم نمی پسندم
نظرات()
برچسب ها : ,

مطالب مرتبط


بخش نظرات این مطلب



برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







ورود کاربران

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع

    عضويت سريع

      نام کاربری
      رمز عبور
      تکرار رمز
      ایمیل
      کد تصویری
      پشتيباني آنلاين

      پشتيباني آنلاين

        پشتيباني آنلاين
        آمار

        آمار

          آمار مطالب آمار مطالب
          کل مطالب کل مطالب : 3087
          کل نظرات کل نظرات : 157
          آمار کاربران آمار کاربران
          افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
          تعداد اعضا تعداد اعضا : 1

          آمار بازدیدآمار بازدید
          بازدید امروز بازدید امروز : 179
          بازدید دیروز بازدید دیروز : 1
          ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 18
          ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 0
          آي پي امروز آي پي امروز : 60
          آي پي ديروز آي پي ديروز : 0
          بازدید هفته بازدید هفته : 180
          بازدید ماه بازدید ماه : 1117
          بازدید سال بازدید سال : 25581
          بازدید کلی بازدید کلی : 41639

          اطلاعات شما اطلاعات شما
          آی پی آی پی : 3.147.51.72
          مرورگر مرورگر :
          سیستم عامل سیستم عامل :
          تاریخ امروز امروز :
          تبادل لینک هوشمند

          تبادل لینک هوشمند

            تبادل لینک هوشمند

            برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پاتوق رزمجویان و آدرس anbiya2152.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






            خبرنامه

            خبرنامه

              براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



              آخرین نطرات کاربران

              آخرین نطرات کاربران

                درباره ما

                  به وبلاگ من خوش آمدید

                کلیه ی حقوق مادی و معنوی سایت مربوط به پاتوق رزمجویان بوده و کپی برداری از آن با ذکر منبع بلامانع می باشد.
                قالب طراحی شده توسط: تک دیزاین و سئو و ترجمه شده و انتشار توسط: قالب گراف